از آنجــا كــه امــروزه ا كثــر موزه هــای كشــور و حتــی مجموعــه داران آثــار هنــری بــا مشــكل آثـار جعلـی و تقلبـی روبـه رو هسـتند، پرداختـن بـه بحـران جعـل، تقلـب و مضـرات آنهـا، جهـت درك صحیـح از وقایـع گذشـته بـر مبنـای آثـار اصـل، بـرای تاریـخ هنـر كشـور بسـیار حائـز اهمیـت اسـت. موزه هـا، مجموعه هـا و مرا كـز نگهـداری آثـار در ایـران، از آن جهـت كـه ا كثـر آثـار خـود را در گذشـته از طریـق كاوش هـای باستانشناسـی، آثـار وقفـی و امانـی به دسـت می آوردنـد، دچـار آسـیب چندانـی نشـده بودنـد؛ امـا آنچـه امـروزه به عنـوان یـك وجـه مخـرب در تاریـخ هنـر و فرهنـگ كشـور محسـوب میشـود، جعـل آثـار باسـتانی بـه معنـای معاصـر آن اسـت كـه سـابقه ای حـدود 150-100 سـال دارد. ایـن آثـار بـا توقیـف از ســارقان و جاعــان وارد موزه هــا شــده اند كــه ادامــه ی ایــن رونــد نگرانی هایــی در رابطــه بـا اصالـت آثـار موجـود در موزه هـا را در پـی خواهـد داشـت. نكتـه ی قابل توجـه در رابطـه بـا كلیـه ی ایـن آثـار آن اسـت كـه تـا زمانـی کـه به عنـوان اثـر جعلـی شناسـایی نشـوند، اثـر اصــل محســوب میشــوند کــه از ایــنرو، شناســایی دقیــق و تشــخیص اصــل از غیراصــل ایـن آثـار بـا اسـتفاده از مطالعـات علمـی و آزمایشـگاهی و قبـل از ورود بـه موزه هـا، اهمیـت بسـیار دارد. در زبان فارسی اصالت می تواند بیانگر مفاهیم فلسفی متعددی باشد. مترجمین متون فلسفی اصالت را برابر چندین اصطلاح لاتین از جمله اصالت به معنای اصل، نسخه اولیه و اصالت به معنای اصیل بودن و داشتن صحت و اعتبار و ارزش بکار می برند. شاید بتوان شروط اصالتی را که برای اجرای کنوانسیون میراث جهانی 1972.م تصویب شده را برای هر اثری به کار برد و تعیین اصالت آن را بر این منطق استوار نمود. این شروط عبارتند از اصالت در طرح، اصالت در مصالح، اصالت در طرز ساخت و اصالت در محیط پیرامون در نظر گرفتن این مفاهیم برای اصالت می توان گفت اصالت سنجی عبارتست از شناسایی دقیق و تشخیص اصل از غیراصل یک اثر با استفاده از مطالعات علمی و آزمایشگاهی.
کارشناسی و تعیین اصالت یک اثر هنری یعنی بررسی و تشخیص هویت آن به طرق مختلف، از قبیل: شناسایی سبک اثر، قدمتگذاری، تشخیص هویت هنرمند (نوع امضا) و از همه مهمتر آنالیز مواد تشکیل دهنده و تکنیکهای اجرایی آن از طریق آزمایشهای علمی است. کارشناسی اصالت اثر هنری سندی است که بهصورت گواهینامه و ازسوی فرد متخصص کارشناس هنری ارائه میشود و شرح حالی از تکنیک اثر، موقعیت حفاظتی آن، اصل یا جعل بودن آن، قدمت و تاریخ اثر و توصیف کامل منشأ و مبدأ و در صورت نیاز استفاده از روشهای آزمایشگاهی است که مهمترین عامل برای شناسایی و کارشناسی آثار هنری به حساب میآیند. از طریق بررسیهای علمی نیز میتوان اطلاعاتی در مورد روشهای صحیح طولانی تر کردن عمر اثر هنری بدست آورد. یک اثر هنری تنها زمانی قادر به بیان پیام هنری خودش است که هستی مادیاش تضمین شده باشد و این مرتبط به ساختار فیزیکی و شیمیایی آن اثر است. در این راستا علومی مانند شیمی که در مورد مواد تحقیق میکنند و علوم وابسته و مشابه آن میتوانند کمک قابل توجهی برای شناخت عمیق آثار هنری یعنی شناخت طبیعت مواد آن بکنند. بررسی معیارهای مختلف در نظر گرفته شده برای سنجش اصالت آثار تاریخی نشانگر آن است که تعریف معیار ، به مرور ، موجب محدود شدن دایره مراقبت از اثر به حوزهای خواهد شد که آن معیار قادر به نفوذ در آن است.
تدوین منشور ونيز 1964 نقطه عطفی در تکوین حفاظت آثار تاریخی بود. انسجام ساختاري و يکپارچگي نظري از جمله نقاط قوت این سند است. بیست نفر از مجموع بيست و سه نفر تنظيم کننده متن منشور، از کشورهای اروپايي بودند. تحليل محتواي منشور ونيز نشانگر تأثيرپذيري عميق آن از انديشه هاي چزاره برندي است. دست نخوردگي مادي معياري است که منشور ونيز براي ارزيابي رعايت اصالت در اقدامات حفاظتي توصيه ميکند.
تأکید بر دست نخوردگی مادی در توجه به اثر تاریخی به منزله تبلور مادی یک لحظه غیر قابل تکرار، از شهود و خالقیت فردی ریشه دارد انتخاب فردی هنرمند، فارغ از سنت هاي اجتماعي، عنصر معرفتشناسانهای است که در اقدامات حفاظتي نیز اهمیت فراوانی دارد. حفاظت آثار خلق شده بر پايه چنين رويکردي نیازمند انتقال و ارائه بيواسطه آنها به دور از هرگونه مداخله یا تعبير و تفسيري در مورد اثر از جانب مرمتگر است؛ حتي اگر مرمتگر، همان خالق اثر باشد.
صورت (فرم) به عنوان معیار اصالت، جایگزین کالسیک معیار دست نخوردگی مادی
تقلید صورت یا محاکات از روشهاي ارسطويي آموزش هنر بوده که تبلور آن در حفظ صورت تاریخی اثر، ولو به قیمت بازسازی و مداخله در ساختار ّ مادی آن، در تاریخ مرمت اروپا جایگاه ویژهای داشته است. اختالف میان نگرش مبتنی بر حفاظت از ماده سازنده و حفاظت از صورت، ناشی از دو دیدگاه متضاد نسبت به زمان و تاریخ است. در نگرش مبتنی بر حفظ صورت، زمان چرخهای است از تولد و مرگ ماده که طی آن، صورت به عنوان حقیقت استعالیی دست نخورده باقی می ّ ماند. در مقابل، نگرش معطوف به حفظ ماده، زمان را حرکت خطی بیبازگشتی از تولد به سوی مرگ در نظر میگیرد و نگاه چرخهای به زمان را کهنه پرستانه میداند.
در حوزه اصالت دست نخوردگی ماده و صورت ، که به کرات در ادبیات مرمت بازتاب یافته است، صورت بندی های دیگری نیز از طرح مساله رعایت اصالت وجود داشته و دارد که به اقتضای آثار مورد حفاظت عمدتا در جوامع سنتی مطرح شده است. جالب آن است که چنین معیارهایی ، بار دیگر برای حفاظت آثار هنری مدرنیستی متاخر و پسا مدرن نیز اشاره شده است.
استمرار کاربرد به عنوان اصالت معیار
يکي از انتقادات نسبت به تئوری برندی پرهيز از توجه به کاربرد اثر است. در بسیاری از تمدن های کهن ، اشیای زیبا در آيين ها جایگاه مهمی دارند و به درک جدیدی از فضا کمک میکند. همکاري بوميان آمريکاي شمالي با موزه ها در مورد مالکيت قرضي اشیای آييني نمونهای از پذیرش این واقعیت است که کاربردها اگرچه سالمتي ماده تشکيل دهنده اثر را تهديد میکند اما ابعاد ديگری از پايداري و اعتبار شيء را تضمين می نماید. آیین قالیشویی ، در مشهد اردهال نمونه دیگری است که طی آن قالی که در طول سال با حساسیت خاصی نگهداری شده است، کارکردی آیینی می یابد.
پايدار ماندن ارزش هاي نمادين
ساختمان فعلی کليساي فانتوفنت نروژ محصول بازسازی کامل در سال 1995 و پس از آتش زدن سازه چوبی آن توسط شيطانپرستان است. در احیای کلیسا ، تمام جزئیات عینا بازسازی شدند.این کار به سبب ارزش نمادين اثر انجام شد. در جریان جنگ تحمیلی تعدادی از مساجد تاریخی اصفهان دچار صدماتی شدند. بازسازی تزئینات این مساجد نیز نمادی از مقاومت و پایداری فرهنگی یک ملت است. چنين آثاري در هر سرزمین، شاخص و البته محدود هستند.
بازتوليد يا تمايل به نو نگهداشتن اثر
نوسازي و بازتوليد پيوسته کالبد معبد شينتوي ايزه در ژاپن تحت عنوان حفاظت از خلوص معنوي فضا انجام ميشود ، نوسازي معبد در فواصل زماني بيست ساله مرتبا تکرار ميگردد. در هر مرتبه حدود 1300 درخت از ميان بهترين و سالمترين نمونه ها قطع ميشود. استادکاران در اين مدت غسل کرده و از لباسهايي با الياف کامال طبيعي استفاده ميکنند. ريختن قطرهاي از خون يک کارگر بر روي چوبها موجب ابطال کار و تعويض قطعه چوب آلوده ميشود. تمایل به پاکیزه نگهداشتن و غبارروبی از زیارتگاههای ایرانی مورد دیگری از این رویکرد است که ریگل از آن به عنوان ارزش تازگی در مقابل ارزش قدمت یاد میکند.
استمرار کنش محیطی
چه در هنر مدرن متاخر و چه در اعصار کهن ، اثر هنری نه تنها محصول کنش هنرمند بلکه همچنین محصول کنش محیط و ماده بوده است و اصالت در تکمیل روند قرسایش طبیعی اثر جستجو می شود. جوزف بويز 5 که مصالح بسیار متفاوتی همچون چربی را در آثار هنری خود به کار میگرفت پس از مشاهدە6 رضایتمندانه فساد تدریجی آنها در ویترین گالری تیت گفته بود : این فرایندها خودمختارانه پیش میروند، همه چیز در تغییر است.
در میان هنرمندان ایرانی پایداری اثر در برابر گزند باد و باران یک ویژگی مثبت و نشانی از صدق نیت است. با این حال اشاراتی به آفرینه های زیبا ولی ناپایدار همچون گلها و اشکال خیال برانگیز ابرها نیز در ادبیات وجود دارد: دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم / نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم.
استمرار فني به عنوان معيار اصالت: تجربه آسیای شرقی
فنون خلق آثار هنري حکم ظرف مناسب براي ظهور باورهاي پيوسته به آنها را دارد. ویليام موريس به عنوان بنيانگذار نهضت احيای صنايع دستي بر ارزش کار خلاقه راستين که با دست انجام شود ، تاکیید میکرد.در ژاپن نیم قرن پیش از تصويب کنوانسيون بینالمللی حفظ ميراث غير ملموس ، فنون حفاظت از اثار تاریخی به عنوان یکی از ردههای ثبتی میراث فرهنگی شناخته شده بود. موضوع مورد ثبت در اين رده ، استادکاران يا کارگاههاي سنتي هستند که مجموعه ای از فنون مرتبط با معماري ژاپن را به صورت سینه به سینه حفظ میکنند.پایداری معماری بومی ژاپن که اساسا از سازه های چوبی آسیب پذیر تشکیل شده است ، به مراقبت و تعمیرات همیشگی توسط استادکاران وابسته است.پژوهش انجام شده توسط سکینو در مورد قدمت قطعات چوبی و توزیع خالی آنها در نیایشگاه بودایی هوکی جی ، نشان داد که این بنای متعلق به قرن هشتم میلادی ، بيش از نيمي از قطعات تاریخی اصلی خود را حفظ کرده است. در حالی که تا آن زمان هفت مرتبه تعمير شده و در سه مورد به طور کامل پياده سازی و مجددا بازسازی و بازآرایی شده بود.لارسن و سکینو معتقدند بدون انجام این عملیات منظم و برنامه ریزی شده ، حفظ اين ميزان از قطعات چوبي به مدتي بيش از هزار سال ممکن نخواهد بود. در اين موارد پيادهسازي و بازآرايي سازها در فواصل 400 ساله انجام شده و سایر تعميرات موضعي بوده و ضمن آن از قطعات سالم حداکثر استفاده شده است.بنابراین ، برای ژاپنی ها حفظ ساختار اثر و مصالح اوليه اهميتي حتي بيش از آموزش و انتقال فنون ساخت دارد.
در روند حفاظت و مرمت ، در عین توجه به جلوه های گذرا و وجوه منفرد حیات اجتماعی ، میتوان سبکهای بومی حیات را نیز به عنوان موضوع توانبخشی ، باز زنده سازی و در یک کالم حفاظت در نظر گرفت. معیارهایی همچون اصالت ماده و یا صورت ، موقعیت اثر را نسبت به یک لحظه تاریخی ویژه ارزیابی میکند و تغییرات حاصل از گذشت زمان در این ویژگیها را تنها در صورتی که حاصل روند فرسایش طبیعی اثر باشد ، قابل قبول خواهند شمرد. منصور فالمکی مرمت را انتقال اثر به تعادلی پویا و در تقابل با اندیشه تثبیت آن در وضع موجود تعریف میکند.او با اشاره به نقش آثار معماری در بازشناسی فرهنگها معتقد است هر اثر تاریخی رفتار محیطی خاص بر آمده از ارزشهای بومی را به مخاطب عرضه میکند. بسیاری از آثار ایرانی به واسطه نوع مواد و مصالح مورد استفاده از همان بدو آفرینش نیازمند نگهداری و تعمیر پیوسته هستند. عدم وجود ثبات فنی در روند نگهداری نمونههای بیشمار از آثار تاریخی همچون تعمیر آجرهای لعابدار شوش در طی دوره هخامنشی یا کاربرد مکرر خشت و آجر به جای یکدیگر در تعمیر و توسعه مجموعه میدان امام از عصر صفوی تا حال حاضر مؤید عدم وجود چنین ثبات ماهیتی و در مقابل نوعی پیوستگی فرهنگی و معرفتی که از شاخصههای هنر و معماری ایران محسوب می شود ، می باشد. بنابراین محک زدن اصالت به ویژه در مورد توانبخشي بافت هاي شهري ، فضاهاي روستايي و باالخره ميراث مذهبي که از حیاتی پویا برخوردارند ، نیازمند سنجههای جدیدی است که مداخله در کالبد تاريخي اثر را ، ، نه تثبیت آن در وضع موجود و نه رونوشتگيري از گذشته ، بلکه به تعبیر خاقانی در قصیده ایوان مدائن نوعی شناخت ، گفتگو و آموختن از آن بداند : دندانه هر قصری پندی دهدت نو نو پند سر دندانه بشنو ز بن دندان.
ضرورت بازشناسی نمودهای عینی تداوم فرهنگ آفرینش هنری
ذکر گوشهای از تجربه توسعه تاریخی بافت اصفهان میتواند در پیشنهاد مولفه های برای انطباق مفاهیم مربوط به حرکت و زمان در حکمت متعالیه بر روند سنجش اصالتمندی مفید باشد. باقر آیت اهلل زاده شیرازی در تحلیل تحوالت تاریخی بافت اصفهان در دوره صفوی معتقد است آنچه در طراحی شهری اصفهان در این دوره اتفاق افتاد. اگرچه با فدا شدن بخشی از اجزای ارزشمند مربوط به عصر سلجوقی همراه بود اما نه تنها موجب تخریب اصالت شهر نشد بلکه به حفظ و ارتقای موقعیت آن به عنوان یک شهر اصیل ایرانی نیز انجامید. وی دالیل این موفقیت را چنین بر میشمارد:
1_ عناصری از بخش قدیمی شهر نظیر مسجد چنان آراسته شد که بتواند همچنان به نقش خود ادامه داده و مستندی از هویت پیش از صفوی شهر باشد.
2_ مرکز توسعه شهر بر روی مرکز کهن قرار نگرفت و به این ترتیب بخشهای جدید ضمن تقویت بافت کهن، هویت شهری خود را در ارتباط با بخش قدیمی تعریف کردند.
نظیر چنین برخوردی را نه فقط در مورد یک شهر بلکه همچنین در مجموعهای از تجارب متنوع تاریخی نگهداری از میراث فرهنگی ایران نظیر تعمیرات مساجد تاریخی بر اساس ارزشهای کهن و یا تشکیل صورت های جدید از یک تابلوی کاشیکاری میتوان تعقیب کرد.
ایران جزو محدود کشورهایی است که در قرن نوزدهم و سه سال پس از اختراع علم عکاسی در آکادمی علوم فرانسه ، هنر عکاسی در آن استفاده شده است. عکس بهعنوان یک سند تاریخی با ارزش و مؤثر پذیرفته شده است. بنابراین با توجه به اهمیت آن اگر تصویری به اشتباه شناسایی و یا معرفی شود در روند مطالعه منابع باعث انحراف پژوهشگران و نتایج تاریخی میشود ، همچنین سودجویانی از قرن نوزدهم تا عصر حاضر و دنیای دیجیتال بودهاند که به دلایل مادی ، سیاسی ، مذهبی …. عکس ها را جعل کرده اند. هدف از این مقالهشناسایی روشهای جعل عکس و تشخیص تعیین اصالت عکسها با روشهای علمی و استناد به آنها است ، مچنین نمونههایی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و راه کارهایی برای تعیین اصالت عکس ارائه میکند.
شناخت ویژگیهای پاتین در تعیین اصالت آلیاژهای مس باستانی
مطالعه و شناخت آثار تاریخی و باستانی برای متخصصان تاریخ هنر ، باستانشناسی و حفاظت و مرمت موضوعی دارای اهمیت است. این متخصصان با استفاده از مطالعه دقیق علمی آثار گذشته درک درستی از اصالت ، فرهنگ و فناوری گذشته به دست میآورند و همچنین نتیجه این مطالعات میتواند به حفظ بهتر این آثار منجر شود. یکی از جنبههای مهم در شناسایی اصالت آثار تاریخی و باستانی، پاتین و ماهیت مادی و مفهوم آن است. آثار ساخته شده از آلیاژهای مس باستانی ، جنبههای جالب توجهی را از دیدگاه ساختاری و ترکیب شیمیایی به نمایش میگذارند و مطالعه لایه پاتین در آلیاژهای مس باستانی با استفاده از روشهای میکروسکوپی و میکروآنالیز میتواند به شناسایی ماهیت ریزساختاری و شیمیایی لایههای خوردگی شکل گرفته در پاتین منجر شود. هدف از این مطالعات شناسایی ماهیت ریزساختاری و شیمیایی پاتین موجود در آلیاژهای مس باستانی به منظور مشاهده ویژگیهای مرتبط با اصالت در پاتین این گروه از اشیا است و نتایج مطالعات نشان میدهد که پاتینها و لایههای خوردگی دارای اصالت در آلیاژهای مس باستانی دارای ویژگیهای متنوعی هستند که ازجمله میتوان به وقوع پدیدههای خوردگی خاص مانند انحلال انتخابی مس و اکسیداسیون داخلی قلع ، حفظ سطح اصلی ، وقوع خوردگی بیندانهای و دروندانهای در ساختار فلزی قرار گرفته در زیر لایه پاتین ، تشکیل ترکیبات معدنی متنوع مس در ارتباط با محیط قرارگیری اثر ، ر روی سطح اصلی ، شکلگیری ساختارهای لایهای مرتبط با پدیدههایی مانند لیزگانگ و همچنین ویژگیهای ظاهری پاتین و لایههای خوردگی اشاره کرد. در نهایت میتوان بیان کرد که شناخت ماهیت پاتین و لایههای خوردگی در آلیاژهای مس باستانی یتواند درک صحیحی از اصالت در این گروه از اشیای را در اختیار مرمتگران و متخصصان قرار دهد و همچنین امکان مقایسه را برای اشیای با منشا و اصالت نامشخص ایجاد کند.
کلیه حقوق مادی و معنوی وب سایت برای موزه تاریخ تجارت جندی شاپور محفوظ می باشد .